loading...

Symphony of my Life

...And so the adventure begins

بازدید : 575
پنجشنبه 14 اسفند 1398 زمان : 13:22

تاریکی همه جا نفوذی دارد و من پناه بردم به زیر پتویم و تند تند نفس می‌کشم و غلت می‌خورم و به سکوت گوش می‌دهم. مگر من همانی نبودم که می‌گفتم باید مرد میدان باشم؟ مگر من همانی نبودم که با تصمیمشان موافقت کردم؟ مگر من همانی نبودم که اعتقاد داشتم می‌شود پیروز شد حتی اگر دست نیافتنی باشد؟ سرم را میان دست‌هایم می‌گیرم و به کلمات قلمبه سلمبه‌‌‌ای می‌اندیشم که می‌خواست از این به بعد توی متن‌هایم ازشان استفاده کنم. به حال خوبی فکر می‌کنم که قبل از خواندن پیامش داشتم. حس شادی و رضایتی که ناشی از پیروزی کتنیس بود و گمان می‌بردم به خاطر وجود این حس، امشب خواب راحتی خواهم داشت و چه بیهوده برنامه‌هایی که با ذوق چیده بودم همه شان تنها بخاطر یک پیام احمقانه خراب شدند.

آرامگاهی صدساله، در زاویه امامزاده عبداله شهرری
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 37
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 27
  • بازدید کننده امروز : 20
  • باردید دیروز : 41
  • بازدید کننده دیروز : 35
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 81
  • بازدید ماه : 106
  • بازدید سال : 21247
  • بازدید کلی : 48963
  • کدهای اختصاصی